اختلاف بر سر نظام بانکی باعث شده که محمود بهمنی رئیسکل بانک مرکزی از پیشی گرفتن مصارف از منابع بانکها سخن بگوید. آیا کاهش نرخ سود تسهیلات بانکی میتواند در شرایط تورمی کنونی راهی برای رفع تشنگی بخشهای تولیدی جهت تأمین نقدینگی خود باشد؟ با دکتر بیژن بیدآباد اقتصاددان و کارشناس مسائل بانکی گفتوگو کردهایم.
- اختلاف بر سر قفل شدن منابع بانکها روی تقاضای دریافت تسهیلات ناشی از چیست؟
الان بانکها از حیث مدیریت منابع وضعیت مناسب و خوبی ندارند؛ بهنحوی که براساس گزارش رئیسکل بانک مرکزی رقم مطالبات معوق بانکها در ابتدای سالجاری برابر با 537 هزار میلیارد ریال برآورد شده است که نشان میدهد این میزان از منابع در اختیار بانکها برای تسهیلات دهی مجدد قرار ندارد؛ از طرف دیگر شرایط پیش آمده و ریسکها در عملیات بانکی مشاهده شده، باعث شد تا بسیاری از بانکها بهویژه بانکهای دولتی در اعطای تسهیلات، احتیاط به خرج دهند.
همچنین فرد مسئولی که در نظام بانکی کار میکند وقتی تخلفات گسترده در نظام بانکی نظیر اختلاس سههزار میلیارد تومانی را مشاهده کرد، عملا سعی میکند از عقد قراردادهایی که احتمال اشکال در آن باشد، دوری گزیند و کمتر زیر بار ایجاد تعهد میرود.
- سؤال مهم این است که چرا اقتصاد ایران تا این اندازه بانک محور شده و بازارهای دیگر و روشهای مختلف تأمین مالی ناکارآمد شده است؟ وابستگی شدید نقدینگی واحدهای اقتصادی به منابع بانکها ناشی از چیست؟
مشکل اصلی ناشی از چالشهای ساختاری در اقتصاد کشور و نظام بانکی است؛ بهنحوی که تصویب قانون عملیات بانکی بدون ربا در سال 1362 - که عملا قرار بود برای پنج سال اجرا شود و مورد بازنگری قرار گیرد، باعث شد نظام بانکی کشور دچار دگرگونی شدید شود اما فراموش نکنیم که قانون یادشده تنها شامل بهکارگیری چند عقد مندرج در قانون مدنی با اضافه کردن پسوند بانکداری بدون ربا بود که در نتیجه مخدوش شدن عملیات بانکی و ربوی شدن اوراق قرضه، بانک مرکزی در کنترل حجم نقدینگی موفق نبود و در عمل شاهد این بودیم که در سه دهه گذشته اقتصاد ایران همواره نرخ تورم بالا را تجربه کرده است.
- تداوم روند فزاینده تورم چه پیامدهایی را به همراه داشت؟
اقتصاد متورم مدام شاهد این خواهد بود که ارزش اسمی معاملات رو به افزایش است و در نتیجه تشنگی و نیاز به منابع بیشتر امری بدیهی خواهد بود و به همین دلیل همواره بخشهای فعال اقتصادی کشور احتیاج به نقدینگی بیشتر برای سرمایهگذاری داشته باشند.
- در روزهای اخیر هم مسئولان دولتی هم فعالان اقتصادی انتقادهای زیادی از نرخ بالای سود تسهیلات بانکی مطرح کردهاند و خواستار کاهش نرخ سود شدهاند اما بانک مرکزی با اشاره به بالابودن نرخ تورم، کاهش نرخ سود بانکی را رد میکند. پایین آوردن نرخ سود بانکی منطقی است؟
بانک مرکزی باید از سیاستهای مقطعی دوری کند و در جهت اصلاح سیستم بانکی گام بردارد و عملیات بانکی را مورد بازنگری قرار دهد. مسلم است که وقتی نرخ تورم بالاتر از نرخ بهره بانکی باشد، عملا سپردهگذاران بانکی زیان میبینند و بانکها دچار پدیده زیان ارزش حقیقی پول سپردهگذاران خواهند شد و تجهیز منابع بانکها با مشکل مواجه میشود.
متأسفانه بانک مرکزی اقدامی در جهت اصلاح اساسی ساختار بانکها نکرده و نمیکند و تا زمانی که این ساختار اصلاح نشود و ابزارهای بانکی مناسب بدون ربا در اختیار بانک مرکزی، دولت و فعالان بخشهای اقتصادی قرار نگیرد، عملا روشهای تأمین مالی با مشکل مواجه خواهد بود و بدون این اصلاح ساختار و پیشبینی ابزارهای پولی مناسب نمیتوان تورم را بهصورت ریشهای و مستمر کاهش داد. طبیعی است که وقتی دولت ابزار مالی برای تأمین منابع لازم را در اختیار نداشته باشد، مجبور است کسری بودجه خود را از طریق استقراض از بانک مرکزی و انتشار پول جدید تأمین کند که این مسئله یکی از عوامل افزایش نقدینگی و تورم خواهد بود.
- فکر میکنید افزایش سرمایه بانکها میتواند ناتوانی نظام بانکی در پاسخ دادن به تقاضای تسهیلات را برطرف کند؟
اینگونه تمهیدات بسیار مقطعی و زودگذر هستند و پیشنهاد میکنم طرح تحول نظام بانکی در رأس سیاستهای اصلاحی نظام بانکی قرار گیرد تا عقود جدید بانکی براساس شرایط جدید طراحی و عملیات بانکی متناسب با آن انجام شود و روشهای نظارتی جدید هم تدوین شده و به اجرا گذاشته شود و پیشگام این اصلاح سیاستها، بازنگری در قانون عملیات بانکداری بدون ربا خواهد بود و بدون اصلاح ساختار نظام بانکی هرگونه سیاستی به شکست منجر میشود.